گریه پیامبر صلی الله و علیه و آله
براء بن عازب یكى از صحابه معروف پیغمبر گفت :
روزى ما در خدمت حضرت رسول (ص) بودیم كه چشم حضرت به گروهى كه در محلى جمع شده بودند افتاد. حضرت پرسیدند: براى چه این مردم اجتماع كرده اند.
گفتند: جمع شده اند و قبر مى كَنَند.
براء گفت : چون حضرت اسم قبر را شنید، شتابان و با سرعت بطرف قبر حركت كرد و خود را به قبر رسانید پس به زانو كنار قبر نشست .
من رفتم بطرف مقابل حضرت تا ایشان را مشاهده كنم و ببینم حضرت چكار مى خواهد انجام دهد.
دیدم حضرت شروع بگریه نمود آنقدر گریست به حدّیكه از اشك چشم خود را تر نمود.
سپس رو به ما نمود و فرمود :
اِخوانى لِمِثْلِ هَذا فَاَعِدُّوا یعنى برادران من براى مثل این مكان تهیّه ببینید و آماده شوید1.
پی نوشت:
منازل الاَخره : ص 21.
نام كتاب : زبده القصص
مؤ لف : على میرخلف زاده